اندکی صبر فرج نزدیک است ان شاء الله

شهادت رازی دارد که فقط خدا می داند
  • خانه 

برای انسانیت

17 فروردین 1403 توسط اندکی صبر فرج نزدیک است ان شاء الله


​#به_قلم_خودم

#انشاء_قاصدک

برای انسانیت 

اصلا؛ فرض بر اینکه؛ نه دینی است نه خدایی! 

بیایید تصور کنیم همه‌ی ما به یک آن به زمین فرود آمدیم بی هیچ؛ عامل و معلولی!

بیایید به این فکر کنیم زمین فقط؛ یک اسم دارد آن هم سرزمین حیات ! 

بیایید برگردیم به شش هزار سال قبل، همان روزهایی که‌؛ همه‌ی زمین یک کشور بود. 

بیایید برگردیم به اولین روز تاریخ زمینی شدن انسا‌ن‌ها! 

بیایید بی خیال سبز و سیاه و زرد و… تمدن حکومت‌ها بشویم. 

بیایید همه کوچ کنیم به سرزمین قبل از تمدن‌ها! 

اصلا؛ بیایید با هم برویم به کشور خودمان، به سرزمین دور از جنگ و کُشت و کشتارها، همانجایی که؛ همه‌ به آنجا تعلق داریم. 

گور پدر جنگ و خونریزی و صلح دروغین و شعار و وعده و وعیدهای صدمن یک غاز آن‌هایی که؛ از سرزمین شر آمدند. 

بیایید برگردیم به سرزمین خودمان، سرزمین انسانیت ! همان سرزمین حیات بخش و پر از وعده‌هایِ پر خیر و برکت! 

وعده‌هایی که؛ به انسان روح می‌بخشد. 

وعده‌ایی از جنس وعده‌های آسمانی. 

همان وعده‌هایی که؛ محال است در آن خلف وعده شود. 

فردا الوعده وفاست. به حکم:

ان الله لا یخلف المیعاد 

مردم عالم! یک فردا را اقتدا کنیم به جمله‌ی ارباب دو عالم مولا ابا عبدالله الحسین علیه السلام که؛ می‌فرمایند: 

اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌ترسید،لااقل در دنیای خود آزاده باشید. 

مطمئن باشید در هیچ خیری، شر نیست.
پی نوشت:

مذهب مردم فلسطین برام خیلی مهمه، اما؛ به مولایم امیرالمؤمنان علی علیه السلام اقتدا می‌کنم و فردا رو به حمایت از مظلومیتشون می‌رم بلکه؛ در آینده در نسلشون شیعه‌ای متولد شد.

 نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

شکایت از حوزه علمیه 

15 مرداد 1402 توسط اندکی صبر فرج نزدیک است ان شاء الله

​#به_قلم_خودم 

#انشاء_قاصدک 

سلام علیکم

این متن یک نامه یا صرفا درخواست نیست. بلکه *درخواست توأم با شکایت* از اساتید برخی از حوزه های خواهران می باشد. که به جای پاسخگویی به شبهاتی که از طریق جامعه بر ذهن طلبه منتقل می شود. وی را با رفتار و منش کودکانه سرکوب و  تحقیر نموده و تخریب شخصیت می نمایند.

باشد که ان شاء الله موضوع از ناحیه مسول مربوطه پیگیری و جامه اصلاح پوشانده شود.

﷽

*ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ* 

اگر در سیره و تاریخ حیات رسول خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام تاملی نماییم، خواهیم دریافت که روش هدایتی ایشان نه تجبر بوده و نه تحکم! بلکه حتی با دشمنان و مخالفین خود از *روش اقناعی* استفاده می نموده اند و سعی در بیدار کردن عقول آنان داشته اند.

اگر تاریخ حیات مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام را مورد تحقیق قرار دهیم. مشاهده خواهیم نمود که؛ ایشان چه در زمان خانه نشینی و چه در زمان خلافت ظاهری با مخالفین بحث و گفتگو می نمودند و با این روش سعی در اصلاح فکری آنان و اثبات حق خودشان می نمودند!

اگر تاریخ حیات امام صادق علیه السلام را مطالعه نماییم. خواهیم دید که؛ ایشان حتی, با امثال ابن ابی العوجاء ها و دیصانی ها که ملحد بودند و نه فقط خلاف –*<ما انزل الله>* بلکه *خلاف عقل سلیم بشر* رای و تفکر داشته اند نیز با روش بحث و مناظره برخورد می نمودند نه با تحکم و تجبر!

آری همه حجت های خدا اینگونه بوده اند. چنانکه؛ خدایشان در آیه ی فوق بدین راه دستور داده است.

البته؛ منکر جهاد و قتال و برخورد جبری نیستیم که؛ منکر آن منکر مص صریح آیات و روایات است. اما؛ باید دانست که   *جایگاه جهاد بعد از اتمام حجت و بحث و نظر است. و آن هم با منحرفِ خارج از دین و خارج بر امام!*

حال آنکه؛ از دیرباز و در حوزه های درس و بحث شاگردان امام صادق علیه السلام و به تبعیت از امام شان جعفر بن محمد الصادق علیه السلام، باب بحث و نظر باز و روش آزاد اندیشی و نقد و نظر مودبانه و البته علمی! حتی شاگرد نسبت به استاد و طلبه ی نوپا نسبت به مبانی بزرگان علمی اشکال و نقد علمی مطرح می نمودند و نه فقط تقبیح و توبیخ نشده بلکه تشویق و تمجید هم می شدند.

و بر خلاف مسیر انحرافی علمای مخالفین که از ابتدا دست به تکفیر و توبیخ و تحقیرشان  باز و گشاده بود و هرچه خالی از دلیل و مبنا بودند بر شدت تکفیر و… می افزودند، 

اما؛ حوزه های علمی شاگردان امام صادق علیه السلام دستشان از دلیل پر و خیالشان از مبانی حق خود راحت و به علت پشتوانه ی عقل و فطرت، با آغوش باز به مجالس بحث و نظر با مخالفین می رفتند. و با حذر از تکفیر و عجله در حکم به اعدام و ارتداد و خروج از دین، دلسوزانه سعی در هدایت داشتند، زیرا مبنا در دست و دلیل در زبان داشتند.

با این احوال و این پشتوانه ی تاریخی و ادله ی قرآنی و روایی و عقلی و نقلی و فطری! برخی از اهل فکر و نظر و اهالی حوزه های علمیه را چه شده که بر تخت تحکم و تجبر تکیه زده و برخلاف قرآن نه *<یستمعون القول>* اند نه *<اهل حکمت و موعظه و جدال>* !؟

بلکه تنها خود را حق می دانند و بقیه را باطل و خود را مومن می دانند و بقیه را فاسق و خود را حکیم می دانند و بقیه را حمیر!!

آیا این تحکم و تجبر نشان از غرور علمی است؟ یا خدایی ناکرده دست شان از دلیل و مبنا خالی است و برای حفظ آبرو دست پیش گرفته بنا بر تحقیر مخالف می گذارند؟

به هر حال، ما دانش آموزان کلاس درس عظیم جعفری علیه السلام با استنان به سنت و سیره ایشان از همه ی اهل فکر و نظر دعوت می نماییم که؛ به فرموده ی رهبر معظم انقلاب کرسی های آزاد اندیشی برگزار نموده و موارد اختلافی را با بحث و نظر حل نمایند، باشد که رضایت مولا و امام غریب مان مهدی صاحب زمان علیه السلام همراه مان باشد.

 نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

وعده‌ی صاحب بهار از بهار به خزان

01 اردیبهشت 1402 توسط اندکی صبر فرج نزدیک است ان شاء الله

​#به_قلم_خودم 

#انشاء_قاصدک 

بارالها ! تو را سپاس که از دل شب نعمت سحر به مخلوقاتت عطا نمودی و عطر دل انگیز بهار رمضان را برایمان نعمت قرار دادی. 

تو را شکر که بر قلب‌های دور از سایه‌ی الهی سبزه‌ی محبت معصوم علیه السلام را مُهر نمودی تا بدین راه؛ بر ریسمان رسیدن به تو راه جوییم. 

خداوندا! انسال هم در این وادی پر از وحشت هر ساله، نوری از جنس رسیدن به انوار الهی‌ات را روزیمان قرار دادی و دلهای بیقرار در قرارت‌؛ قرار رسیدن گرفتند و چه زود این رسیدن پایان یافت. چه زود گذشت این رحمت! و چه زود رخت سفر بست دل بیقرارمان در راه نرسیدن. 

همیشه دلمان را باختیم به روزگار سرد گناه و امید به ماه پر فیض رمضان تنها راه گرم شدن فرصت‌ها. 

و اکنون؛ که به پایان بهار امسال رسیدیم از تو درخواست می‌کنیم که قرار بیقراریمان را برقرارِ دل صاحب عصرها گره بزنی و تاب استقامت از دوری را برکَنی و بالاترین نعمت‌هایت، ظهور رحمتت را بر ما رقم بزنی و بیش از پیش غرق در انوار الطافت قرارمان دهی. 

و اکنون؛ ما در پیِ عادت هر روزه تو را می‌خوانیم و دلِ قنج زده از عطر محبتت را بر دلمان وعده داده‌ایم و ای کاش که پایان بگیرد این لحظات جدایی از یار! وعده‌ای که خودت فرمودی:

هُوَ الَّذِی أَرْ‌سَلَ رَ‌سُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَ‌هُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِ‌هَ الْمُشْرِ‌کُونَ

 نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

رمضان امسال هم بی فرج گذشت.

03 خرداد 1399 توسط اندکی صبر فرج نزدیک است ان شاء الله

#به_قلم_خودم
#انشاء_قاصدک
رمضان امسال هم بی فرج گذشت.


چند نفر شب بیست و سوم امسال ماه رمضان منتظر ظهور بودند؟
آن‌هایی که یادتان به این روایت بود:
بر اساس روایاتی، امام زمان(عج) در بیست و سوم ماه رمضان ظهور می‌کند و آن‌گاه پس از آن که یارانش به 10 هزار نفر رسید، در روز عاشورا قیام کرده و از مکه به سوی مدینه حرکت می‌نماید. مقارن قیام آن حضرت، جبرئیل مردم جهان را به بیعت و پیروی از وی فرامی‌خواند.
وقتی برای ظهور دعا کردید نیتتان از فرج چه بود؟
تشنگی و گرسنگی روزهای پی در پی با امید سیر و سیرآب شدن شب‌های پرخوری به سر شد اما؛
آه از دلی که به هوای انتظار غایب شد و کنج آن شکاف شکسته‌اش خون گریه کرد و گفت امان از انتظار.
رمضان امسال هم با همه کنش‌ها و واکنش‌هایش گذشت. اما؛ نه طعم یتیمی را چشیدیم و نه سر گرسنه بر زمین گذاشتن را تجربه کردیم.
چقدر روحمان به این فقر نیاز داشت. کاش ما هم همچون یتیمان عرب نیازمند بودیم به دستان پر مهر پدری که خود نیازمند دعای من و توست.
امسال که هیچ اگر 100 سال دیگر بگذرد و هنوز نیازمند نباشی انتظار برای چشم‌های منتظرت بی معناست.
گریه امانت ندهد ولی فقط همان لحظه را با اشک طی کنی بی معناست. چرا که هر لحظه باید فقیر بودنت جلوه کند.
شیعه عزیز فقیران و یتیمان واقعی جهان من و توییم که بی ولی و سر پرست در وادی دنیا رهاشدیم. تا من و تو ما نشویم وعده الهی محقق نمی‌شود. ظهور نزدیک است به شرط وفای من و تو.

پی نوشت:
آدرس روایت: علامه مجلسی، بحار الانوار، 1403ق، ج52، ص 297، ح 56;

 کورانی، معجم احادیث الامام المهدی علیه‌السلام1411ق، ج3، ج 3، ص 489، ح 1060.

 

 نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

نماز جمعه امسال بی سردار!

06 بهمن 1398 توسط اندکی صبر فرج نزدیک است ان شاء الله

#به_قلم_خودم
#فاتح‌دلها
حاج احمد را فاتح خرمشهر نامیدی و از خودت چیزی نگفتی!
عکست را روی دیوار اتاقم کنار عکس شهید حججی چسباندم. قبلا فکر می‌کردم داغی بالاتر از شهادت شهید حججی بر دلم تا ابد نخواهد ماند. ولی وقتی صبح جمعه بی تابی دلم را دیدم که دل‌دل کنان به چشمانم التماس می‌کرد نخواب و اصرار داشت دعای ندبه آن روز را از تلویزیون بخوانم فهمیدم دلم به دلت راه دارد سردار!
دعای ندبه بخوان نبودم! چه شده که امروز دلم بی تاب است؟ روشن شدن تلویزیون یک آن و تیره شدن چشمانم آنی دیگر… باور نمی‌کردم.
تنها جمله‌ای که به زبانم گشت این بود: رهبرم تنها شد!
جان جانان امروز جای نگاه نافذت بر بدخواهان امام ولایت بسیار خالی بود!…
حاج قاسم! اگر حاج احمد فاتح خرمشهر شد تو فاتح دلها شدی! فتحت تا ابد مبارک.

...

نماز جمعه امسال بی سردار!
 نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

اندکی صبر فرج نزدیک است ان شاء الله

انتشار: اندکی صبر فرج نزدیک است اللهم عجل لولیک الفرج ان شاء الله

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بانگ هل من ناصر ینصرنی مولا!
  • روزی که امام خواهد آمد
  • روضه علی اصغر"ع"
  • شیعه یعنی سلمان فارسی رحمة الله علیه
  • عَلَم عَلَم این یکی را بگیر قلم

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس