وعدهی صاحب بهار از بهار به خزان
#به_قلم_خودم
#انشاء_قاصدک
بارالها ! تو را سپاس که از دل شب نعمت سحر به مخلوقاتت عطا نمودی و عطر دل انگیز بهار رمضان را برایمان نعمت قرار دادی.
تو را شکر که بر قلبهای دور از سایهی الهی سبزهی محبت معصوم علیه السلام را مُهر نمودی تا بدین راه؛ بر ریسمان رسیدن به تو راه جوییم.
خداوندا! انسال هم در این وادی پر از وحشت هر ساله، نوری از جنس رسیدن به انوار الهیات را روزیمان قرار دادی و دلهای بیقرار در قرارت؛ قرار رسیدن گرفتند و چه زود این رسیدن پایان یافت. چه زود گذشت این رحمت! و چه زود رخت سفر بست دل بیقرارمان در راه نرسیدن.
همیشه دلمان را باختیم به روزگار سرد گناه و امید به ماه پر فیض رمضان تنها راه گرم شدن فرصتها.
و اکنون؛ که به پایان بهار امسال رسیدیم از تو درخواست میکنیم که قرار بیقراریمان را برقرارِ دل صاحب عصرها گره بزنی و تاب استقامت از دوری را برکَنی و بالاترین نعمتهایت، ظهور رحمتت را بر ما رقم بزنی و بیش از پیش غرق در انوار الطافت قرارمان دهی.
و اکنون؛ ما در پیِ عادت هر روزه تو را میخوانیم و دلِ قنج زده از عطر محبتت را بر دلمان وعده دادهایم و ای کاش که پایان بگیرد این لحظات جدایی از یار! وعدهای که خودت فرمودی:
هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ